تو نوشت

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است...

هم نفس

 

کجاست هم‌نفسی؟ تا به شرح عرضه دَهَم

که دل چه می‌کشد از روزگارِ هجرانش

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
من او

دفتر شعر

 

باد،

ورق هایِ دفترِ شعرم را با خود بُرد،

فردا تمام شهر عاشقت می‌شوند...

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
من او

نیستی

 

تو نیستی، 

و این

خلاصه ی تمامِ عاشقانه‌ های غمگین من است....

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
من او

بدون نقاب

 

شاید دنیا جای بهتری بود اگر آدم ها نقابِ نیرنگ و تزویر را از چهره شان برمی داشتند و خودِ واقعی شان را نشان می دادند،

دیگر کسی نمی توانست به دروغ برایت لاف دوست داشتن بزند و بی حساب و کتاب «عزیزم» و «جانم» تحویلت بدهد،

احساس دیگران به وضوح برایت مجسم می شد و تکلیفت با خودت و آنها روشن بود،

عزیزِ‌ جان،

در این دنیایِ سراسر نفاق و تزویر، از بُنِ جان دوست می دارمت، 

بدون نقاب.....

 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
من او

تسلیم

 

تو تنها کسی بودی که از دوست داشتنش، 

هیچ جنگی بین «عقل» و «قلبم» رخ نداد، 

هر دو موافق بودند که تسلیم شوند...

 

+ سوم اردیبهشت 

+ + بیست و یکمین سال  :)

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
من او

یعقوب

 

در من،

هزار یعقوب تو را انتظار می کشند.....

 

 

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
من او

روشنی

 

تو روشنیِ قلب منی،

خودم را به هدر نداده ام...

 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
من او

بدون تو

 

خوش به حالت که بدونِ من می تونی، 

من، بدونِ تو نمی تونم، 

خیلی سخته!

 

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
من او

رمضان

 

محبوب من، 

الحق و الانصاف جایتان بسیار خالی ست، 

ای کاش بودید و 

سحرها و افطارها کنارتان بودم،

چای می ریختیم،

بندگی می کردیم،

عاشقی می کردیم.....

 

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
من او

بند بند

 

و من تو را در بند بندِ وجودم

نفس می کشم....

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
من او